کشور بد ستاره
از :استاد  یوسف کهزاد از :استاد یوسف کهزاد

ما از ازل بطالع خود بد ستاره ایم

یک خود پرست ملت صد پاره پاره ایم

از ما شراب وحدت ومستی دگر مخواهء

از بس که ما به طنیت خود  بد گذاره ایم

پاهین  نیآمدیم  ز کوه غرور خود

ما را کسی نگفت که آخر چه کاره  ایم

نی یار یار ماست  نه دشمن رقیب ما

ما خود بجان خرمن خود یک شراره ایم

از تخم کینه  ما ثمر خون گرفته ایم

پشتون و تاجکیم وگر هم هزاره ایم

در جاده نفاق  بما کس نمی رسد

دنیا پیاده میرود  وما سواره  ایم

 از ما شریف ترنبود درجهان  ولی

در وقت چور منتظر یک اشاره ایم

یک مشت خاک گشت وطن از کمال ما

بر افتخار کردهء خود در نظاره ایم

غیرت همین بس است که در قلب اسیا

یک تک درخت خشک به یک دشت خاره ایم

 

فرستنده  : ماریا دارو

 


February 18th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان